در ذهن سرمایهگذاران چه میگذرد؟
کسبوکارهای کوچک و متوسط مدتی پس از راهاندازی اولیه پی بهضرورت جذب سرمایه خواهند برد. ضرورتی که شاید در ابتدا مقاومتهایی را از طرف اعضای تیم، بازار، شرایط پیشرو و غیره تجربه نمایند، ولی دیر یا زود سد بیگانهستیزی فروریخته و تیم استارتاپی هرلحظه بقای بیشتر را بسته به جذب سرمایه میبیند.
درواقع فرایند سرمایهپذیری پیش از آنکه با دشواریهای کشف سرمایهگذار مواجه باشد، نیازمند طی شدن دورهای طولانی از حلوفصل مشکلات و کنار آمدن با تألمات و خواستههای مؤسسان و تیم استارتاپی خواهد بود. عموم سرمایهگذاران مانع اصلی پیشرفت تیمهای نوپا را اعتمادبهنفس کاذب و باورهای غلط اعضای تیم و یا مؤسسان استارتاپها و کسبوکارهای کوچک و متوسط میدانند. درواقع اعضای متشکله یک کسبوکار نوپا معمولاً خود را در شرایط ارجح بر سرمایهگذار دیده و مواجهه با موشکافیها و وسواس تیم یا فرد صاحب سرمایه (در غالب پول، خدمات تجاری، تسهیلگری و غیره) آنها را کلافه میکند.
شاید حق با استارتاپها باشد، شاید زحمت زیادی برای رسیدن به مرحله سرمایهپذیری کشیده باشند و حتی شاید مسیر ایده تا اجرا را بهگونهای مترقی پیش برده باشند، ولی اینها منافی ارزش پول و گرانی سرمایه موردنیاز نیستند. در نمودار (دادهنما) بالا شمایی خلاصه ازآنچه در ذهن سرمایهگذاران حاکم است را مشاهده میکنید. همانطور که دیده میشود، ایده بهتنهایی کارآمد نیست، بلکه درصورتیکه استارتاپ توان رقابت، بازارسازی و تولید داشته باشد، اهمیت خواهد یافت. یقین داشته باشید “حرف یا ایده” بیعمل برای هیچکس ارزش ندارد و طبق مطالعات، قریب بهاتفاق ایدههایی که به ذهن شما خطور میکند، پیشتر به ذهن فرد یا افراد دیگر نیز رسیده و حتی در راستای اجرایی شدن آن اقداماتی صورت گرفته است.
بجای باور به اهمیت و بدیع بودن ایده، آن را در آینه اجرا ببینید و بسنجید.
نگارش و تدوین: سید ایمان میری کرهرودی