پنج اشتباهی که به عنوان کارآفرین، به هنگام توسعه کسبوکارتان به آن دچار میشوید
خروج از محدودهی آسایش و فاصله گرفتن از روتینهای زندگی برای کسانی که تب و تاب کارآفرینی دارند و شیفتهی آزادی، اثرگذاری و تحقق اهدافشان هستند؛ یک چشمانداز بینظیر و لذت بخش است. اما پس از گذشت حدود یک دهه، مشاوران و منتورهای کسبوکار عقیده دارند که اگر چه چشمانداز آزادی و الهام بخش بودن، خوب است ولیکن احتمال دستیابی به آن کم است. به عقیدهی آنها اگر شما به عنوان یک کارآفرین به هنگام راهاندازی کسبوکارتان، استراتژیک عمل نکنید؛ به شکست و صرف هزینه، انرژی و زمان زیادی محکوم خواهید بود. در این نوشتار، قصد داریم به پنج اشتباه بحرانی که کارآفرینان به هنگام توسعه و رشد کسبوکارشان مرتکب آن میشوند؛ اشاره نماییم. در ادامهی مطلب با ما همراه باشید…
- تحقیقات بازار انجام نمیدهید…
هرگز پیشنهاد ارائهی یک محصول یا خدمت را در خلاء انجام ندهید. شما باید بدانید که مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ باید نیازها، کمبودها، ترسها و علایق آنها را بشناسید و سپس راهحلی را ارائه دهید که مشکلات و نیازهای آنان را مرتفع نماید. در واقع تحقیقات بازار کلیدی برای شناسایی مشکلی است که محصول یا خدمت شما، حل میکند. اگر نتوانید مشکل یا نیازی را مرتفع کنید؛ کسبوکار شما مدت زیادی دوام نخواهد آورد. بنابراین، مخاطبان خود را مورد بررسی قرار دهید؛ با مشتریان فعلی خود در ارتباط باشید و نیازهای آنان را جویا شوید و سپس بر مبنای چشم اندازتان هر کاری که از دستتان برمیآید برای ارائهی خدمت به آنها انجام دهید. به عنوان یک کارآفرین باید بدانید که چشمانداز کاری شما باید کاملاً مرتبط با مشتریان و مخاطبانتان باشد.
- از فروش محصولات و خدماتتان میترسید…
معمولاً این ترس در بین بیشتر کارآفرینان رایج است. آنها دائماً از خود میپرسند: چگونه میتوانم محصولم را بفروشم؟ شما باید به این امر واقف باشید که اگر محصول یا خدمت شما مشکل یا نیازی را رفع میکند؛ فروختن آن رسالت شماست و شما وظیفهای اخلاقی در قبال مشتریان و مخاطبانتان دارید. پیشنهاد ما به شما این است که برای معرفی و فروش محصولتان از بیان تجربیات شخصی و داستانهای ملموس غافل نشوید؛ چرا که اینها ابزارهای فروش قدرتمندی هستند.
- شما زمانتان را در ازای کسب درآمد میدهید…
فرمولی که بسیاری از کارآفرینان به آن عقیده دارند این است که :
زمان + سخت کار کردن= آزادی و آسایش در آینده
ما در اینجا میگوییم که این معادله، واقعاً چیزی به شما اضافه نخواهد کرد. چرا که شما میتوانید در ازای کاری که میکنید؛ چیزهای بیشتری دریافت کنید. به طور مثال، مشاغلی همچون: مربیان شخصی، وکلا، استراتژیستهای رسانههای اجتماعی، مشاوران حوزههای مختلف، فریلنسرها و … میتوانند به راههای دیگری هم برای درآمدزایی فکر کنند و از دانش، تخصص و اشتیاقشان به شکل بهتری بهره ببرند. مواردی مانند دورههای آنلاین، رویدادهای مجازی و حضوری، کتابهای الکترونیک، بازاریابی و تبلیغات و … روشهای باور نکردنیای برای ایجاد جریانهای چندگانه درآمد هستند که میتوانند سود بیشتری برایتان ایجاد کنند.
- لیستی از ایمیل مشتریان و مخاطبانتان ندارید…
این روزها همهی ما در شبکههای اجتماعی غرق شدهایم و کسبوکارهای زیادی بر بستر این شبکهها فعالیت میکنند. اما مسئلهی نگران کننده این است که اگر روزی هر یک از این شبکهها (اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین، یوتیوب و …) دچار اختلال شوند؛ چه تأثیری بر کسبوکار شما خواهد گذاشت؟ آیا تا کنون به این فکر کردهاید که کسبوکارتان را طوری بسازید که هر گونه اختلال در این شبکهها، یک خلل موقتی باشد نه فاجعه بار؟ داشتن لیستی از ایمیل مشتریانتان در این مسیر به شما کمک خواهد کرد. مثال خوبی که در اینجا مصداق دارد این است که رسانههای اجتماعی همچون یک فضای اجارهای هستند اما داشتن لیستی از ایمیلها همچون یک مِلک شخصی به حساب میآید و شما میتوانید از طریق رسانههای اجتماعی به عنوان راهی برای دستیابی و هدایت مخاطبانتان به لیست ایمیلتان استفاده کنید. به شما توصیه میکنیم که در ازای دریافت ایمیل مخاطبان، به آنها پیشنهادهای رایگانی همچون وبینارهای کاربردی، ویدیوهای آموزشی، کتابهای الکترونیکی و مواردی از این دست ارائه دهید.
- شما براساس اهدافتان پیش نمیروید…
اغلب کارآفرینان نمیتوانند به خوبی بین چشماندازهای کاری و چشماندازهای شخصیشان ارتباط برقرار کنند و معمولاً در مسیر کاری و پیشرفتشان فشار زیادی به خود میآورند. این در حالی است که هیچوقت از خودشان نمیپرسند که این کارهایی که در مسیر کاری خود انجام میدهم چه تأثیری بر زندگی شخصی من خواهد داشت؟ قطعاً شما پس از آغاز یک کسبوکار به دنبال رشد و توسعهی آن خواهید بود. گاهی میبینید که شخص دیگری از طریق وبلاگش درآمد کسب میکند. بنابراین، شما هم به این مسیر رو میآورید؛ در حالیکه علاقهی چندانی به این کار ندارید. پیوت (Pivot) کردن به صورت کلی بسیار خوب است. در حقیقت، برای تکامل و سازگاری با تغییرات، پیوت امری ضروری است. اما ایجاد هرگونه تغییر، بدون توجه به اهداف، علایق و اشتیاقتان باعث شکست و انحراف شما از مسیر اصلیتان خواهد شد. در نتیجه، همیشه توجه داشته باشید که مسیری را انتخاب کنید که با اهداف تجاری و چشمانداز کلی زندگیتان هماهنگ باشد.
نگارش و ترجمه: مینا کاظمیان
منبع: www.forbes.com