تمایزهای استارتاپها و کسبوکارهای کوچک
پیشگفتار
استارتاپها و کسبوکارهای کوچک ماهیتی متفاوت داشته و از برخی جوانب با یکدیگر انطباق ندارند. شاید بتوان هر دو را فعالیتهایی در مقیاس کوچک و محدود تلقی کرد، ولی نباید فراموش کرد که کوچکبودن برای استارتاپها نقطه آغاز است و برای کسبوکارهای کوچک نقطه پایان.
یک استارتاپ میتواند نوعی کسبوکار کوچک باشد، اما هیچ کسبوکار کوچکی استارتاپ تلقی نمیشود. شاید مهمترین تمایز فیمابین در اهداف و مقاصد این دو باشد. چنانچه هدف اصلی استارتاپها دستیابی به پتانسیل رشد و درآمد بلندمدت است و این درحالیاستکه کسبوکارهای کوچک به دنبال منافع آنی و ارزش ثابت و طولانیمدت هستند. ازاینرو میتوان یک استارتاپ را از زوایایی یک کسبوکار کوچک برشمرد، چراکه میتواند با توجه به محصول و مؤسسان درآمد و منافع آنی و شاید پایدار و بلندمدت داشته باشد. اما یک کسبوکار کوچک پتانسیل رشد نداشته و درآمد آن به دلیل تکراری بودن فرایند بازاریابی محصول و یا خدمات و نیز قابل پیشبینی بودن تقاضا پایدار و ثابت خواهد بود.
در ترمینولوژی استارتاپها با برداشتهای غلطی از این واژه مواجه هستیم و بعضاً این نوع کسبوکارها را از نوع محدود به فنّاوری میدانند. هرچند ممکن است یک شرکت هیچ بُعد فناورانهای نداشته باشد، ولو به دلیل پتانسیل رشد و نوآوری آن استارتاپ تلقی شود. یکی از دلایل مهم اتکای عمده استارتاپها بر تکنولوژی، هدفگذاری آنها بر دستیابی به پتانسیل رشد بالا از بستر بازارهای بزرگ آنلاین و بستر تسهیلگرانه تکنولوژی است.
چگونگی تمایزبخشیدن بین یک استارتاپ و کسبوکار کوچک
نوآوری یا تکرار
همانطور که پیشتر اشاره شد، محصول یک استارتاپ مبتنی بر نوآوری است. وجه مشترک اکثر استارتاپهای درخواست آنلاین تاکسی، غذا و کالا و خدمات یا سایر استارتاپهای ارزشمند و پرکاربر امروزی ارائه محصول و خدمات نو و منحصر بفرد یا نوآوری در نحوه بازاریابی و عرضه است. درحالیکه در کسبوکارهای کوچک اصل بداعت در محصول/خدمات و عرضه و بازاریابی مدنظر نیست، بلکه یک گره یا نقطه عرضه و خدماترسانی جدید به عرصه کنونی اضافه میشود که میتواند در راستای تسهیل در ارائه خدمات یا تقویت نظام عرضه و غیره باشد.
ارزش
با در نظر گرفتن یک بازه ۵ ساله برای توسعه یک استارتاپ و کسبوکار کوچک «البته با فرض با فرض موفقیت هر دو»، با استارتاپی مواجه خواهیم بود که به چندین میلیارد تومان ارزش و دارایی منقول و غیرمنقول دستیافته است. ولی در سوی دیگر، کسبوکار کوچک موردنظر تغییر چندانی نکرده و حتی بدون تغییر رویه و روش کار همچنان برمدار تکرار فرایندهای اولیه حرکت میکند (کسبوکارهای کوچک معمولاً داراییهای منقول با ارزشی نخواهند داشت، مگر نام تجاری و امتیاز انحصاری عرضه محصولات؛ ولی عمده استارتاپهای میلیارد دلاری موجود در دنیا بیش از ۹۰ درصد داراییهای خود را در اموال غیرمنقول و داراییهای معنوی ذخیره کردهاند که از این میان میتوان به ارزش برند، ارزش پلتفرم، ارزش شبکه خدمات و عرضه، ارزش مشتریان و غیره اشاره کرد). لازم به یادآوری است، پتانسیل رشد بالا و شکست دو روی سکه استارتاپها و کسبوکارهای نوپا هستند، فلذا به همان میزان که شانس موفقیت وجود دارد، شکست نیز در کمین خواهد بود. عبور از پیچوتاب شکستهای استارتاپی مرهون اتخاذ استراتژی خروج یا پیووت کردن مدل درآمدی است.
در دنیای استارتاپها با محصولات و خدماتی مواجه خواهیم بود که زمینه فرهنگی، اجتماعی یا تکنولوژیک بهرهبرداری از آن هنوز در جامعه و بازار هدف وجود ندارد، در نتیجه یا به فکر تغییر مدل درآمدی خود باشید، یا پیش از لانچ محصول یا خدمات، مشتریان احتمالی را برای مواجهه و خرید آن آماده و بستر لازم را فراهم کنید.
تأمین سرمایه
تأمین اعتبار و سرمایه لازم برای فعالیتهای استارتاپی و پیشبرد این قبیل فعالیتهای تجاری غالباً از بستر صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و سرمایهگذاران مختلف صورت میگیرد، هرچند در برخی موارد میتوان با تکیهبر سرمایههای شخصی و خودکفایی از حیفومیل سهام و مالکیت بر کسبوکار پیشگیری کرد تا در موقع مناسب و رسیدن به ارزش کافی اختیار و قدرت تصمیمگیری کافی برای آینده فعالیت تجاری خود را داشته باشید. لیکن در کسبوکارهای کوچک روشهای تأمین سرمایه بیرونی یا جذب سرمایهگذار به دلایل مختلف محتمل نبوده و تکیه آنها عمدتاً بر سرمایه شخصی و خانوادگی یا اخذ وام، جعاله، مضاربه و سایر تسهیلات بانکی است که در صورت وجود اولویتهای اقتصادی در کشور موردنظر درصد تسهیلات و شرایط بازپرداخت تحت حمایتهای دولتی و بینالمللی بسیار متغیر خواهند بود.
حرف آخر!
در پایان باید به یاد داشت که تمایزهای کسبوکارهای کوچک و استارتاپها هر چه باشند، موضوع مهم دستیابی به تحولات و رشد چند برابری است که بستر فعالیتهای استارتاپی قابلیت بهتری برای وصول به آن خواهند داشت. چراکه انتظارات اقتصادی و محدودیتهای مالی حاکم بر جو کسبوکارهای کوچک و لزوم حرکت و همآوایی با شرایط موجود ملی و بعضاً بینالمللی آنها را بهنوعی تلاش برای بقا و پایداری کمخطر هدایت میکند تا از بروز چالشهای سرمایهای پیشگیری نمایند.
به قلم: سید ایمان میری کرهرودی